مامان ِ همیشه مشغول
عزیزکم اومدم برات عکس بذارم اگه بشه ...
کاشان
تب
مناجات مادرانه
تو به دنیا آمدی و جهان خاکستری ام نگارین شد لبخند زدی و گیسوی طلایی آفتاب حیاتم درخشید، نگاه کردی و آسمان شبم نقره باران شد تو از جنس کدام فرشته ای که چنین بدون بال در آسمان زندگی ام نور افشانی! لبخند بزن عشقِ من، بگذار باور کنم خدا هنوز هم از ما دنیا زدگان ناامید نشده ، بگذار خدا را در نگاهت به نظاره بشینم.... تبارک الله احسن الخالقین بارالها هزاران بار سپاس که بر من منت نهاده و یکی از مخلوقات بی نظیرت را هدیه دادی ، یاری ام کن تا مادری لایق و توانا و بنده ای درستکار باشم و عاقبت امر ما و بهراد عزیزمان را ختم به خیر گردان. آمین ای مهربان ترین مهربانان.❤️
جشن تولد ۵سالگی بهترین پسر دنیا
خرداد ۱۴۰۰ هم رسید
چه زود ماه تولدت رسید نفسم باورم نمی شود که ۵ سال در کنار هم سپری شد تو قد کشیدی و اکنون راه میروی، حرف میزنی و فکر میکنی و به اندازه ی تمام گلهای دنیا زیبا و با وقار شده ای. عزیزتر از جانم، ماه میلادت مبارک. دوستت دارم بی نهایت. پسر مهربانم، تو بهترین پسر دنیایی و من و پدرت همیشه به داشتنت افتخار میکنیم. در پناه خدای یکتا، بزرگ ،قوی و مهربان و متفکر و جوانمرد شو. آمین.😘 ...
چند خاطره
سلام عزیزکم می خوام امروز یکی از کارها و حرفهایی که میزنی برات بنویسم. وقتی غذا می خوری و سیر میشی ، ازت میپرسم: سیر شدی عزیزم؟ می گی : فکر کنم سیر شدم مامان. بعد بهت میگم الهی شکر گفتی؟ میگی: الهی شکر مامان😋😍